در نظر داریم به بررسی بسیط و مفصل مدل آموزش پنج بعدی، که از ابداعات استاد گرانقدر حجهالاسلام حاج شیخ عبدالحمید واسطی میباشد، در ضمن چندین یادداشت بپردازیم. اما قبل از ورود به عناصر تشکیل دهندهی این مدل آموزشی، ابتدا نگاهی اجمالی به این مدل میاندازیم.
در ساختار آموزش و تعلیم سه متغیر مبنائی وجود دارد: علم آموز، محتوای آموزش و استاد. هدف یک مجموعه آموزشی ایجاد تغییر مثبت در نگرش و عملکرد علمآموزان است. این هدف با ایجاد ارتباط بین علم آموز و محتوای آموزشی حاصل میشود. نقش استاد برقراری این ارتباط است.
دو سوی این ارتباط، دو لایه از عالم وجود هستند. یک لایه، روح و ذهن علم آموز است و لایه دوم حقیقت موجود در هستی. هر دو لایه از یک طیف گسترده تشکیل شدهاست. هر نقطه از طیف وجودی روح، تشکیل دهنده نوعی از ادراک است که با نقطه متناظر خود در طیف وجودی حقایق بیرونی اتحاد برقرار میکند.
در این میان مهارت استاد، تشخیص موقعیت ادراکی علم آموز و موقعیت وجودی محتوای آموزش است. استاد با تشخیص فاصله میان این دو موقعیت، از مفاهیم میانی و واسطهای خاص استفاده میکند تا زمینه ارتقاء وجودی علم آموز فراهم شود و با حقیقتی که آموزش میبیند، اتحاد وجودی پیدا کند. در این صورت ” فهم” حاصل میشود و یادگیری محقق میگردد.
این مدل آموزشی درصدد پاسخگویی به سوالات زیر است :
- چگونه موقعیت ادراکی علم آموز را تشخیص دهیم؟
- چگونه موقعیت وجودی و سطح علمیمحتوا را بشناسیم؟
- فهم چیست؟ چه مراتبی دارد و چگونه حاصل میشود؟
- حلقههای مفهومی که رابط بین سطح ادراکی علم آموز و طیف وجودی مطالب آموزشی هستند را چگونه ایجاد کنیم؟
پاسخ این سوالات نیاز اولیه یک مدرس است. دقّت در اجرای یک روش تدریس صحیح، رمز موفقیت یک مجموعه علمی و آموزشی است.
اگر تحول به سوی کمال را میخواهیم، اگر از وضعیت علمی و عملی طلاب نگران هستیم، باید در روش تدریس و تعلیم خود تجدید نظر کنیم.
بهترین متنها اگر صحیح آموزش داده نشوند قدرت تغییر در افکار و رفتار را نخواهند داشت. امّا یک متن عادی با یک تدریس روشمند میتواند سطحی از تعادل و مطلوبیت را ایجاد کند. مدل آموزش پنج بعدی بر اساس چنین نیازی طراحی گردیدهاست.
ساختار این مدل از سه لایه زیر تشکیل شده است:
- نگرشها (ایجاد نگرشهای لازم نسبت به علم آموزی و تدریس )
- راهبردها (ارائه خط مشی و قالب کلّی برای یک تدریس موفق )
- راهکارها (ارائه برنامههای عملی برای اجراء یک تدریس موفق )
عصاره لایه اول
چکیده مدل در این محور، ضرورت آموزش بر اساس نظریه ” دعوت سه بْعدی ” است. سرمنشاء این نظریه، آیه شریفه اُدْعُ اِلی سَبیلِ ربِّک بِالحِکْمَه والمَوعِظَه الحَسَنَهْ وجَادِلـْهُم بِالَّتِی هِی اَحْسَن (سوره مبارکه نحل، آیه ۱۲۵) است. براساس این نظریه، علم آموزی عبارت است از : ایجاد زمینه برای اتحاد درون و برون انسان. چگونگی این زمینه سازی در محور دوم مدل تشریح شده است.
عصاره لایه دوم
به استناد آیه شریفه فوق، زمینه سازی برای ارتقاء ادراکی انسان و اتصال به حقایق وجودی، سه راهبرد دارد :
- تبیین مطلب درس با استفاده از معادلات و قوانین هستی، به طوری که منطقی بودن مطلب درس برای علم آموز ملموس شود. (حکمت)
- تشریح مطلب درس با ارائه نتایج مثبت عمل به آن و ضررهای نادیده گرفتن آن، به طوری که تأثیر مطلب در روند زندگی برای علم آموز مشهود شود. (موعظه حسنه)
- عرضه مطالب مشابه و رقیب و مقایسه آنها با یکدیگر برای کشف نقاط ضعف و قوت، به طوری که برتری مطلب درس بر موارد مشابه برای علم آموز معلوم گردد. (جدال احسن)
علمی موجب تغییر مثبت در رفتار میشود که:
منطقی بودن آن لمس شود، مفید بودن آن مشهود باشد و ضرر عمل نکردن به آن تبیین شود، برتری توصیهها و برنامههای آن بر دیگر موارد معلوم شود.
وجه تسمیه نظریه “دعوت” به ” دعوت سه بْعدی “، وجود راهبردهای سهگانه فوق است. امّا چگونه میتوان در عمل به این آموزش سه بْعدی دست یافت؟ چگونه میتوان علم آموز را از سه جهت به سوی علم و ادراک فراخواند و محتویات درونی او را با این محرکهای سهگانه به سوی تعالی و رشد حرکت داد تا با حقیقت متحد شود و واقعیات را در وجود خود لمس کند؟ محور سوم مدل پاسخگوی این سؤال است.
عصاره لایه سوم
چکیده این قسمت از مدل عبارت است از: چگونگی آموزش بر اساس روش مدل آموزش پنج بعدی سرچشمه این راهکار اجرائی برای پیاده سازی آموزش پنجبعدی در واقع پنج توصیه اخلاقی از ائمه علیهم السلام است که تبدیل به گزاره های راهبردی شده است:
- العِلمُ عَلیهِ قُفْلٌ و مِفْتَاحُهُ السُّوالُ
- اِعْقِلُوا الخَبَرَ عَقْلَ دِرَایهٍ لا عَقْلَ رِوَایهٍ
- اِضْرِبُوا بَعْضَ الرَّای بِبَعْضٍ یتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَابُ
- اُطْلُبِ العِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ
- کُونُوا نَقَّادًا لِلْکَلامِ
روایات پنجگانه فوق در هدایت به سوی روش حلمساله+ تفکر تحلیلی+ مطالعه تطبیقی+ بررسی کاربردی+ تفکر نقادانه صراحت دارند. جالب اینکه کلیه منابع مربوط به روش تدریس، روان شناسی تربیتی، اسلوبهای تفکّر و تفکّر خلاق، راهبردهای تعلیم و تربیت، بالاتّفاق پس از بررسی انواع روشهای تعلیم و تدریس، این روش را به عنوان موثرترین روش معرفی کردهاند. این روش در قالب ” کارگاه های علمی و آموزشی ” پیاده سازی میشود. هدف یک کارگاه آموزشی فراهم سازی زمینه برای مهارت در موارد زیر است :
- تشخیص نیازهای واقعی و تفکیک آنها از نیازهای کاذب
- نقشه ریزی برای رفع نیاز و حل مسأله
- همفکری و همیاری برای رسیدن به پاسخ
- طراحی و مدل سازی برای استفاده عملی از پاسخ
- کشف نقاط بحران و انحراف
- تولید فکر و نه جمع افکار
قسمت سوم مدل چگونگی اجرای کارگاههای آموزشی و علمی را بررسی میکند.
علم برای زندگی است وزندگی حرکت به سوی کمال و ابدیت است. علم ارتقاء روح به سوی کمال است و البته در این هستی یک کمال و ابدیت بیشتر نیست، وحده لا اله الا هو.
با استفاده از این روش میتوان زمینه ارتقاء فهم و ادراک علمآموزان را به سطح ادراک مجردات و فهمهای شهودی فراهم ساخت.
روش تدریس براساس نگرش اسلام نسبت به علم و علم آموزی، روش حلمساله+ تفکر تحلیلی+ مطالعه تطبیقی+ بررسی کاربردی+ تفکر نقادانه است که در سه بْعدِ : معادلات وجودی، توزین نفع و ضررها، تطبیق آراء به فعال سازی فهم و ادراک علم آموز میپردازد.