رویکرد معنوی و برنامه ریزی درسی
بیمعنایی، مسئله وجودی اصلی زمانه ماست و باید به معنویت توجهی جدی کرد. اگرچه برخی روشهای گوناگون برای این نیاز بشر عرضه کردهاند، عدهای نظیر شهید مطهری معتقدند که معنویت حقیقی، تنها بر مبنای دین حاصل میشود و نه چیز دیگر. استاد مطهری در این باره معتقد است:
«درد امروز جامعه بشری این است که بشر امروز میخواهد آزادی اجتماعی را تأمین کند، ولی به دنبال آزادی معنوی نمیرود؛ یعنی نمیتواند؛ قدرتش را ندارد. چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، دین، ایمان و ارزشهای اخلاقی نمیتوان تأمین کرد.»
اما از طرفی بررسی و ارزیابی نظامهای آموزشی نشان داده است که مدارس نمیتوانند در تعیین اهداف، محتوا و روش خود صرفاً به دین و متون دینی محدود شوند. نیازهای گوناگونی در جامعه هست که سبب شده است امروزه مدارس کمتر با رویکرد دینی و مذهبی به تربیت و تعلیم افراد بپردازند. البته این انگاره، که معنویت از طریق برنامه درسی آموزههای دینی به دست میآید، سخنی صواب است؛ اما مسئله این است که:
چه ربط و نسبتی بین معنویت و سایر دروس نظیر هنر، علوم، ریاضیات و غیره وجود دارد؟
آیا پرورش بعد معنوی فقط باید از طریق دروس خاصی نظیر تربیت دینی صورت پذیرد؟
سایر دروس و مدرسان چه تکلیفی در برابر بعد معنوی انسان دارند؟
اگر چه پرورش همۀ ابعاد وجودی متربیان وظیفه نظامهای تربیتی است، اما ارزیابی برنامههای درسی نشان میدهد که:
در نظامهای آموزشی، صرفاً به بعد عقلانی فراگیران توجه میشود و سایر ابعاد وجودی خصوصاً بعد روحانی و معنوی مورد غفلت قرار میگیرد.
این درحالی است که طبق نظر متخصصان، پرورش جنبههای معنوی در متربی برای یافتن خویشتن خویش، امری فوری و حیاتی است. برنامه درسی معنوی به معنی پرورش جنبههای معنوی انسان از طریق فرایند آموزش فقط مرکب از زمینههای موضوعی نیست، بلکه مبتنی بر زمینههای نمادی، زمانی و جهانی قابل تامل است. این نوع برنامه درسی خواهان نیل به سطوح عالی آگاهی، معنی دار کردن زندگی و درک رابطه با وجود متعالی و تاثیرگذار بر زندگی است.