خانه / منابع / مقاله / ماهیت رفتار و عمل

ماهیت رفتار و عمل

 

در یادداشت‌های گذشته ساختار مدل آموزشی پنج بعدی بیان شد. این مدل دارای سه رکن اصلی نگرش سازی، راهبردسازی و راهکارسازی است. در قسمت مبنایی مدل که همان نگرش‌ها بود مباحث مربوط به معرفت شناسی که شامل ماهیت علم، فهم و مراتب آن، سطوح فهم و ادراک و… بود را به قدر وسع، تشریح کردیم.

حال از این یادداشت وارد محور دوم از مباحث نگرش سازی با عنوان رفتار شناسی خواهیم شد.

اینجا هستیم

اینجا هستیم

مدل آموزشی پنج بعدی – نگرش‌سازی – رفتار شناسی _ ماهیت رفتار و عمل

بررسی ماهیت “عمل و رفتار”

هدف:  شناخت سرچشمه‌‌های رفتاری و آثار رفتارها

در رابطه با سوالات زیر فکر کنید:

چه فعل و انفعالاتی برای انجام یک کار در درون ما انجام می‌شود؟

تعریف زندگی چیست؟

ملاک زنده بودن چیست؟ (مثلاً فرق خاک زنده با خاک مرده چیست؟)

با توجّه به پاسخ سوالات فوق، به نظر شما تعریف رفتار چیست؟

تعریف رفتار :

الف.  تعریف اجمالی لغت‌نامه‌ای :

رفتار یعنی : روش، سلوک[۱]

رفتار یعنی مجموعه اعمال انسان در برخورد با دیگران.[۲]

ب –  تعریف تفصیلی:

” رفتار ” یعنی:

آنچه انسان آگاهانه از خود بروز می‌دهد و نشان‌دهنده طرز فکر و خصوصیات روحی اوست. عادات، تمایلات و واکنش‌های فکری و عملی تشکیل دهنده رفتارها  هستند.

آیا صحیح است که شخصیت یک فرد را مجموعه رفتارهای او بدانیم؟

در تعریف ” شخصیت ” نظرات مختلفی ارائه شده است، “شخصیت” همان حقیقتی است که از آن با ضمیر “من” تعبیر می‌کنیم. شخصیت هر فرد خصوصیات فکری و روانی‌ای است که او را از دیگران متمایز می‌کند.

” شخصیت” و “رفتار” رابطه دوسویه با هم دارند. رفتارهای فرد از شخصیت او سرچشمه می‌گیرند و از سوی دیگر نیز بر شخصیت او در آینده، تأثیر می‌گذارند.

چگونه؟

روح انسانی انعطاف‌پذیر است و می‌تواند قالب‌های مختلف به خود بگیرد. تجربه همه ما نشان می‌دهد که روحیات انسان با تغییر محرک‌های درونی (مانند افکار و خیالات یا وضعیت جسمانی) و محرک‌های بیرونی (مانند وضعیت مکانی یا اجتماعی) تغییر می‌کند.

بر اساس نگرش اسلام، روح با یک قالب اولیه‌ی قابل تغییر به این دنیا قدم گذاشته است. قالبی که دارای دو لایه است: یک لایه مشترک بین همه انسان‌ها که از آن به “فطرت” تعبیر می‌شود، و یک لایه مختص به هر فرد که به عنوان “شخصیت” نام برده می‌شود.[۳]

وقتی فردی  عملی را انجام دهد فعل و انفعالات زیر در نفس او صورت پذیرفته است:

  1. احساس یک نیاز
  2. تفکر برای یافتن رفع کننده نیاز
  3. توجّه به رفع کننده نیاز و محاسبه نفع و ضررهای احتمالی آن
  4. میل و گرایش به سوی رفع کننده نیاز
  5. تمرکز قوا برای برقراری ارتباط با آن
  6. اراده نهایی برای بروز دادن آثاری که این ارتباط را ایجاد می‌کند.

می‌بینیم که هر عملی تجلّی افکار انسان و تمایلات اوست، تجلّی روح اوست و البته تمایلات انسان نیز بسته به میزان آگاهی و سطح فهم و درک تغییر می‌کنند. تا مفید بودن چیزی تشخیص داده نشود، گرایش به سوی آن به وجود نمی‌آید. (گرچه این تشخیص ممکن است غلط و نادرست باشد.)

اعمال انسان نمود شخصیت اوست؛

و انسان به مقداری که می‌داند، می‌تواند عملکرد داشته باشد.

از سوی دیگر چون انجام یک عمل نیازمند تمرکز کلیه نیروهای درونی است (هر عملی بسته به میزان دقّت و اهمیتش، ضریبی از تمرکز را نیاز دارد) باید نفس، حالت و قالب خاصی به خود بگیرد تا بتواند یک عمل مشخص را انجام دهد. به تجربه می‌یابیم که هر کاری در هر موقعیت روحی قابل اجرا نیست و افراد برای انجام فعالیت‌های خود باید زمینه مساعد روانی ایجاد کنند. این تلاش، سبب می‌شود شکل و قالب قبلی نفس به شکل و قالبی جدید تبدیل شود و در اثر تکرار عمل، شکل ثابت به خود بگیرد و به صورت ملکه درآید.

در یادداشت‌های قبل در بررسی ماهیت علم و ادراک دیدیم که ذهن و فکر مرتبه‌ای از روح هستند و تحت تأثیر آن قرار دارند. اگر می‌خواهیم روحیات کسی را بشناسیم و شخصیت او را ارزیابی کنیم باید ببینیم چه افکاری در ذهن او خطور می‌کند و نسبت به چه چیزهایی گرایش دارد. خطورات ذهنی آینه روح هستند.

زندگی انسان تابع شخصیت او و شخصیت او تابع رفتارهای اوست؛ رفتارهای او تابع تمایلات او و تمایلات او تابع افکار اوست. علم و آگاهی باید به گرایش‌ها و تمایلات انسان شکل بدهد تا رفتارهای مناسب در او به وجود بیاید و در نتیجه شخصیت صحیح در او شکل بگیرد و در نهایت یک زندگی سالم و منطقی و مناسب با هدف خلقت و ابدیت به وجود بیاید. پس علم آموخته می‌شود تا گرایش و میلی ایجاد شود. گرایش ایجاد می‌شود تا زمینه انجام کاری فراهم شود؛ کاری انجام می‌شود تا نیازی برطرف شود و رشدی صورت پذیرد. بنابراین هر استادی علاوه بر اینکه سطح دانشی را که می‌خواهد در علم‌آموزان ایجاد شود، معین می‌کند، لازم است نوع گرایش‌ها و تمایلات + نوع مهارت و توانمندیی که در اثر این دانش باید به وجود بیاید را معین کند.

استادی موفق است که برای سوالات زیر پاسخ دقیق و شفّاف داشته باشد:

  1. علم آموز چه نیازی دارد؟
  2. برای رفع نیازش:

‌أ. چه باید بداند؟

‌ب. چه خصوصیات روحی باید در او ایجاد شود؟

‌ج. چه مهارت‌هایی برای رفع این نیاز باید به‌دست آورد؟

[۱]. لغت نامه دهخدا، شرح لغت رفتار

[۲]. لغت نامه لسان العرب.

[۳]. آیات و روایات متعددی بر این مطلب دلالت دارند. به دو مورد زیر به عنوان نمونه توجّه فرمایید :

فِطْرَتَ الله  التَّیِ فَطَرَ النَّاسَ جَمِیعًا لاتَبْدِیِلَ لـِخَلقِ الله     .       سوره روم آیه ۳۰

کُلّﹲ مُیَسَّرﹲ لـِمَا خُلِقَ  له .    توحید صدوق ص ۳۷۵

درباره نویسنده

حمیدرضا صادقی (محقق، مدرس و پژوهشگر حوزه علوم اسلامی)

ارتباط با نویسنده: hmrsadeghi@gmail.com

مطلب پیشنهادی

هویت برنامه ریزی

تدریس یک فعالیت هدفدار است. هر فعالیت هدفداری برای اینکه به نتیجه و هدف خود برسد نیازمند برنامه‌ریزی است. پس...........

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *