روش تدریس فعال، مشارکت دانش آموز و استاد را میطلبد و به جای انتقال مطالب به دانش آموز، به افزایش توانایی یادگیرنده دز قزآیند یادگیری عنایت دارد. دلایل متعدد از جمله تاکید بر اصولی از کلیات نظام آموزش و پرورش کشور و اهداف دوره های تحصیلی، نگرشهای جهانی، رشد روز افزون تحقیقات، سرعت فن آوری و تکنولوژی، ضرورت کار بست تدریس فعال را میطلبد. ادیان و رهبران مصلح اجتماعیی نیز تاکید بر نوعی فعال سازی ذهن و جلوگیری از تقلید کورکورانه در اصول و روشهای زندگی دارند، لذا آموزش و تدریسهای متکی بر روشهای فعال، خود گامی است در اشاعه و ترویج علم و پرورش انسانهای آزاد و آگاه که میتوانند در توسعه و فناوری مثمر ثمر باشد. در روش تدریس فعال سعی بر این است که فراگیر خود در کسب مفهوم سهیم باشد و از طرق مختلف به فعالیتهای ذهنی، علمی، فردی و گروهی دادار گردد. به عبارت دیگر، محتوا روی درگیر شدن دانش آموزان در کسب تجارب یادگیری تاکید داشته و آنان را فعال می سازد.
از مهمترین روشهای فعال تدریس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- روش حل مساله
- روش بحث گروهی
- روش پرسش و پاسخ
- روش بارش مغزی
- روش هم یاری از طریق تدریس اعضای تیم
- روش هم یاری از طریق طرح کارایی تیم
در این نوشتار، که در ضمن سه قسمت عرضه میشود، ضمن بیان مفهوم تدریس که از جنبههای مختلف به آن پرداخته شده است و هر یک مبتنی بر نظریات صاحب نطران حوزه یادگیری و آموزش می باشد، تلاش بر این است که دیدگاههای مختلف به صورت مختصر بیان و عرضه شوند و خوانندگان خود به انتخاب و بهره از بهترین روشها همت گمارند.
مقدمه
برای رویارویی با انبوه چالشهایی که آینده در دل خود پنهان داشته است، جامعه بشری در تلاش برای رسیدن به آرمانهایی چون صلح، آزادی و عدالت اجتماعی؛ آموزش و پرورش را سرمایهای اجتناب ناپذیر میداند.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییرات مداومی که به وجود میآید، باید شرایط تغییر در هر جامعهای ایجاد شود. شرط اولیه هر تغییری شناخت و آگاهی است که به دنبال آن باید کار با برنامه ریزی برای دست یابی به اهداف مطلوب صورت بگیرد.
اهمیت و ثمر بخشی روشهای تدریس و یادگیریِ بهتر، همواره مورد نظر دانشمندان و محققین علوم تربیتی بوده است. از آغاز قرن بیستم توسط مومان و لای و سپس کلاپارد، ماریا منتسوری، جان دیویی، هربارت، ثورندایک و همکارانش و … در بسیاری از کشورها مطالعات زیادی به مدت چهل سال در مورد ثمر بخشی میزان روشهای آموزش در کلیه دروس انجام گرفت. (افشار، ۱۳۶۸، ص۱۸۳)
تاریخچه مطالعات نشان میدهد روشهای تدریس چه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و چه در ایجاد انگیزه و رضایت خاطر، پرورش شخصیت، رشد خلاقیت آنان موثر است.
وظیفه معلمان در فرآیند تدریس تنها انتقال واقعیت های علمی به دانش آموزان نیست بلکه باید موقعیت و شرایط مطلوب یادگیری را فراهم نمایند و چگونه اندیشیدن و چگونه آموختن را به شاگردان بیاموزند.
یعنی کار استاد نه تنها انتقال دانش، بلکه پرورش توان تفکر منطقی و پرورش شخصیت سالم است و معلمان موفق برای شاگردان خود تنها عرضه کننده مطالب تخصصی نمیباشند، بلکه شاگردان خود مطالب شناختی و اجتماعی و نحوه استفاده موثر از آنها را میآموزند. در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی به خصوص استاد از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوایی تربیت به شمار میآید. (معیری، ۱۳۷۱، ص۹۸)
معلمان سریازان خط اول جبهه تربیت قرار گرفتهاند و ضرورت دارد که با مدرنترین سلاحهای علمی روز یعنی روشهای مختلف نوین و فعال تدریس آشنا باشند و بدانند در کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نمایند.
هدف این یادداشت نیز بر معرفی بعضی از این روشهای فعال تدریس استوار گردیده است تا با معرفی بیشتر این روشها، به معلمان عزیز و توجه بیشتر به جزئیات، آنها بتوانند مهارتهای لازم برای استفاده از این روشها را به دست آورند و زمینه اجرای آنها را در کلاس فراهم و کیفیت تدریس خود را بالا ببرند.
امید است با عنایت به این موضوع گامی در راستای وظیفه الهی خود برداریم.
تاریخچه روشهای تدریس در آموزش جهان
روشهای تدریس و آموزش در جهان سابقهای به بلندای تاریخ بشری دارند. در گذشتههای دور که تعلیم و تربیت محدود بود، اقوام بدوی با روشهای علمی، راههای به دست آوردن خوراک، تهیه پوشاک و پناهگاه را میآموختند و تربیتهای دینی و اخلاقی و اجتماعی هم با شرکت در مراسم جشنهای قبیلهای صورت میگرفت. بنابراین میتوان روش آموختن در این دوره از تاریخ بشر را روش تقلیدی و علمی نامید.
در تربیت دینی به تدریج طبقهای به نام روحانیان پدید آمدند که نخستین معلمان تاریخ بشر محسوب میشدند و تا قرنها آموزش و پرورش حق ویژه و تحت نظارت آنان بوده است. با پیدایش طبقه مذکور و اختراع خط و تدوین ادبیات مذهبی، روشهای آموزش متحول و آموزشهای نظری بر آموزشهای عملی که در خانه انجام میشد و آموزشهای نظری که طبقه روحانی ضمن اجرای مراسم دینی عهدهدار آن بودند، انجام میشد.
از حدود قرن پنجم قبل از میلاد تا اوایل قرن بیستم میلادی در کشورهای متمدن جهان مانند اروپا و چین بر آموزش زبان ادبیات و دین تاکید میشد. در اروپا آموزش زبان و ادبیات تا قرن اول قبل از میلاد به صورت بلاغی یا معانی بیان و نیز به روش سقراطی صورت میگرفت و از زمان سقراط تا ۸۰۰ سال پس از آن روش تدریس زبان و ادبیات غربی پایدار باقی ماند. در اروپا هدف عمده آموزش زبان و ادبیات، پرورش سخنوری بود که این مهارت در سه زمینهی دستور زبان، سبک بیان و فصاحت تدریس میشد. سابقاً زبان و ادبیات فضیلتهای اخلاقی را مانند حرمت نهادن به دیگران و مسئولیت پذیری اجتماعی میآموختند.
مفهوم تدریس
کوششهایی که تا کنون برای ارائه تعریف مفهوم تدریس شده است. بیشتر برکاوش درباره ابعاد مختلف مفهوم تدریس متمرکز بوده و نه بر تدوین تعاریف دقیق و روشن آن. از تدریس تعاریف متعددی شده است از جمله:
سهیم شدن در دانش یا مهارت.
تدریس به منزلهی موفقیت: تعریف تدریس به منزلهی موفقیت بیانگر این اندیشه است که یادگیری و تدریس لازم و ملزوم و نیز وابسته به یکدیگرند. وقتی که میگوئیم “من ماشین نویسی را به شما خواهم آموخت” یعنی اگر روش استفاده از ماشین نویسی را به شما درس بدهم، آن را خواهید آموخت.
تدریس به منزلهی فعالیتی عمدی و هدفدار: گرچه ممکن است به طور منطقی متضمن یادگیری نباشد، ولی میتوان پیشبینی کرد که سرانجام به یادگیری منتج خواهد شد. ممکن است تدریس استاد به موفقیت دانش آموزان نینجامد، اما از او انتظار میرود که به نحو صحیح بدان بپردازد. کوشش در امر تدریس به معنی درگیر شدن در فعالیتهای آموزشی نیست، بلکه به منزله توجه داشتن به امور کلاس، تشخیصهای درست در بارهی آن و تغییر دادن رفتار دانش آموز است. همچنین کوشش در انجام دادن کاری، تا حدی به معنی داشتن مقصد و عمد است و برای مثال اگر استاد بگوید سعی میکنم املای کلمات تازه را به شما یاد بدهم، به طور ذهنی معلوم میشود که او قصد این کار را دارد. لذا نمیتواند مدعی خلاف آن باشد.
تدریس به منزلهی هنر یا علم: در گفتگوهای عادی تدریس را در برخی موارد هنر و در برخی موارد دیگر علم مینامند و گاهی نیز هر دو را به آن نسبت میدهند.
“گیج” چنین استدلال میکند که فعالیتهای هنری از نظم درونی و قانونمندی برخوردارند و میتوانند با روش علمی تجزیه و تحلیل شوند. به نظر گیج ماهیت مبنای علمی تدریس عبارت است از: برقراری روابط بین متغیرهای یاددهی و یادگیری. برخی از این روابط ممکن است امکان پیشبینی کردن یک متغیر از متغیر دیگر را فراهم سازد. هر قدر این روابط بیشتر علمی باشند، اساس تدریس محکمتر است و هراندازه اساس علمی آن محکمتر باشد، فرصتهای بیشتر و بهتری برای بهبود تدریس فراهم خواهد شد.
هرچند واژهی “تدریس” و “آموزش” مترادف با یکدیگر به کار میروند، ولی با اندکی تفاوت از یکدیگر متمایزند. آموزش که دامنهی کاربرد آن از تدریس کستردهتر است، به کلیهی فعالیتهایی اطلاق میشود که به طور رسمی و غیر رسمی برای آموختن است و نیز برای فعالیتهایی مانند خودآموزی، آموزشهای برنامهای و آموزش از راه دور که بدون حضور استاد صورت می گیرند،
به بیان دیگر در آموزش وجود استاد الزامی نیست، اما در تدریس الزامی است و بدون استاد تدریس معنی ندارد. به این ترتیب آموزش، تدریس را نیز در بر میگیرد و تدریس یکی از راههای آموزش است.
رویکرد جدید در تدریس
امروزه دیدگاه بشر از تدریس صرف در کلاس درس فراتر رفته و رویکردها و گرایشهای جدید که حاصل یافتههای علوم تربیتی، روانشناسی، جامعه شناسی و مدیریت هستند، در عرصه تدریس و معلمی وجود دارد. این رویکردها سبب میشوند که معلمین با وسعت نظر بیشتری به تدریس و نقش خود بنگرند و با بهکارگیری آنها، کیفیت یادگیری و رشد همهإجانبه دانش آموزان را بهبود بخشند.
راهبردهایی برای ارضای نیازهای یادگیری فراگیران
محور اصلی این مهم، تشخیص نیازها است. برای رسیدن به این هدف، نظرسنجی و مصاحبهی فردی با دانشآموزان شیوهی خوبی برای پیبردن به نیازها، علایق و اهداف منحصر به فرد هر دانشآموز است. اطلاعات به دست آمده از نظر سنجیها و مصاحبهها را میتوان با اطلاعات جمعیت شناختی و سابقهی موجود در پروندههای دانشآموزان، همچنین مشاهدات رفتار و عملکرد آنان تکمیل کرد. در این بخش علایق دانش آموز در طی نظر سنجی به دست آمده ارائه میشود.
۲ دیدگاه
بازتاب ها: روش تدریس فعال ۲ - آموزش تفکر محور در علوم اسلامی
بازتاب ها: روش تدریس فعال ۳ - آموزش تفکر محور در علوم اسلامی