خانه / منابع / مقاله / آسیب‌های فراروی ارکان نهاد حوزه

آسیب‌های فراروی ارکان نهاد حوزه

در تحلیل نظام علمی آموزشی پرورش‌مآل، پس از بیان آسیب‌ها و چالش‌های فراروی آرمان تحول و اصلاح اینک نوبت به آسیب‌های فراروی ارکان نهاد حوزه می‌رسد.

آسیب‌های فراروی ارکان نهاد حوزه

دو تذکار پیشینی:
نخست اینکه: لازم است توجه شود:
اولاً: آسیب، امری عارضی و خلاف‌آمد مقتضای ذاتی هر چیزی است.
ثانیاً: آفات هرچیزی، به حکم عارضی بودن، نوعاً موقت و طبعا قابل دفع و رفع‌اند.
ثالثاً: رفع آفات بدون اذعان بدان و شناخت ذات و عوامل و درمان آن، هرگز علاج نمی‌شود.
رابعاً: هرچند نهاد حوزه و صنف روحانی، در قیاس با دیگر دستگاه‌ها و طبقات اجتماعی، دچار کمترین آفت و اعوجاج است، اما واقعیت این است که: حوزه حکم عمامه‌ی سپیدی را دارد که حوزویان بر سر می‌نهند؛ از آن جهت که سپید است، کمترین نقطه آلودگی‌ای در آن به وضوح دیده می‌شود. لذا وجود حتی نقطه‌ی کوچکی آلودگی بر دستار پیچیده‌ بر آن، دور از توقع و غیرقابل اغماض است.
خامساً: اصلاح نهاد حوزه و شئون اصحاب آن، با واسطه و بی‌واسطه، پیش شرط اصلاح دیگر شئون امت و شئون دیگر طبقات جامعه است.
سادساً: آسیب شناسی و عارضه‌یابی حوزه و روحانیت، خود حاجتمند آسیب‌شناسی است؛ زیرا به لحاظ مبانی و روش‌شناسی، خطاها و لغزش‌های بسیاری دامنگیر آن شده است که از جمله مهم‌ترین آنها: افراط و تفریط در نقد وضع موجود، ارائه‌ی تحلیل‌های متهافت و راهکارهای متناقض یا تجویز نسخه‌ی یکسان برای همه حوزه‌ها و سطوح و پایه‌های تحصیلی است.
دو دیگر آنکه: با توجه به اینکه نهاد حوزه مانند هر کلان سازمان دیگر، دارای سه رکن اساسی به شرح زیر است:
• رکن کنشگر (مجموعه‌ی عوامل انسانی)
• رکن نرم افزاری (برنامه، سازمان، مواد و متون درسی، شیوه‌های تدریس و تربیت و…)
• رکن سخت افزاری (منابع و امکانات مادی و فضای فیزیکی)؛
لذا آسیب‌ها و چالش‌های پیش‌روی حوزه (اعم از مزمن تاریخی و نوپدید عصری) را نیز به ترتیب ارکان ثلاثه‌ی این نهاد و ساحات و عناصر گوناگون تشکیل‌دهنده‌ی هرکدام از این ارکان، طبقه‌بندی کرده، ارائه می‌کنیم.
این نکته نیز درخور تاکید است که:

عمده‌ی تهدیدها و آسیب‌های کنونی حوزه، ناشی از عدول از اصول و سنت‌های آزموده‌ی علمی_تربیتی حوزه‌ها و گرته‌بردای ناقص از تجربه‌ِی ناکامیاب نظام آموزشی وارداتی غربی در دانشگاه‌های کشور است.

 

آسیب‌های معطوف به عوامل انسانی

مراد عوامل انسانی‌ای است که هر کدام حسب تناسب در جایگاه خود، عهده‌دار نقش‌های معینی در پیشبرد امور و شئون واحدهای این نهاد مقدس هستند که متشکل از عوامل چهار‌گانه‌ی زیر است:

یک: عامل مسئول (سرپرستی و تولیت)؛
دو: عامل مدیر؛
سه: عامل مدرس؛
چهار: عامل طلبه؛


علی هذا آسیب‌ها و چالش‌های مربوط به این قسم را، به ترتیب عناصر پنج‌گانه‌ی فوق دسته‌بندی و مطرح می‌کنیم. به رغم آنکه عامل طلبه، خود یکی از اقسام عوامل تشکیل دهنده‌ی نهاد حوزه است، اما به علت اهمیت ویژه و گستردگی مبحث آسیب‌های مربوط به این عنصر، مطالب مربوط به آن را به صورت یادداشتی مستقل سامان می‌دهیم.

آسیب‌های معطوف به عامل سرپرستی و تولیت حوزه‌ها

  • کاهش نفوذ و نقش زعمای فرامحلی حوزه‌های کشور در تدبیر و تنشیت شئون آنها.
  • استیلای تمرکزگرایی و ستادمحوری حاد و سلب اختیار از حوزه‌های استانی و محلی.
  • سیطره‌ی «دیوان سالاری خام» بر حوزه‌ها و جایگزین شدن «سازمان‌سالاری» به جای سنت «استادسالاری».
  • عدم تعیین شرایط و نصاب مشخص در زمینه‌ی صلاحیت‌های افراد عهده‌دار سرپرستی حوزه/مدرسه.
  • دخالت برخی اغراض غیرعلمی و غیر معنوی در اقدامات بعضی از مؤسسان و سرپرستان.
  • فقدان نظام نظارتی و هدایتی فعال و کارآمد و برنامه‌ی سنجیده و سخته‌ی کافی برای ارزیابی عملکرد متولیان و سرپرستان.

آسیب‌های معطوف به عامل مدیریت

  • حداقلی شدن صلاحیت‌های علمی_معنوی مدیران در برخی واحدهای حوزوی.
  • نبود برنامه‌ی دقیق و درخور برای گزینش، آموزش، مهارت افزایی و به کارگماری عوامل انسانی.
  • فقدان اختیار کافی و بسته بودن دست مدیران مبتکر و توانمند در زمینه‌ی اتخاذ و اعمال تدابیر کارشناسه و متناسب با شرایط بومی.
  • نبود سامانه‌ی تعریف شده برای ترابط و تعامل بین مدیران رده‌های استانی، شهرستانی و مدارسی، به منظور انتقال تجارب و هم افزایی.

آسیب‌های معطوف به عامل مدرّس

  •  تنزل منزلت مدرسان به مثابه محور علمی_معنوی حوزه و کمرنگ شدن علقه‌ی معنوی_عاطفی میان مدرسان و طلاب و زوال رابطه «مرید_مرادی» بین استاد و شاگرد.
  • عدم آشنایی مدرسان نوپا با فنون مربوط به تدریس و کلاس‌داری.
  • نبود فرایند مشخص رسمی برای ورود مدرسان به گردونه‌ی تدریس.
  • عدم اهتمام لازم برای روزآمدسازی معلومات و اطلاعات، دانش افزایی و مهارت افزایی مدرسان شاغل.
  • رسوب فضلا و استادان موفق در حوزه‌های مرکزی مانند نجف و قم و محرومیت شدید حوزه‌های دیگر از موهبت مدرسان مجرب و شخصیت‌های علمی برجسته.
  • مشغله و ممرّ ارتزاق تلقی شدن امر تدریس.

مطلب پیشنهادی

هویت برنامه ریزی

تدریس یک فعالیت هدفدار است. هر فعالیت هدفداری برای اینکه به نتیجه و هدف خود برسد نیازمند برنامه‌ریزی است. پس...........

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *