اینجا هستیم
اینجا هستیم
مدل آموزشی پنج بعدی – نگرشسازی – رفتار شناسی _ سطوح مهارتی و عملی در آموزش – یک کار خوب و درست چگونه است؟
سطوح مهارتی و عملی در آموزش
یک کار خوب و درست چگونه است؟
به فعل و انفعالاتی که در هنگام گفتن جملات زیر در درون شما میگذرد دقّت کنید و با توجّه به آنها به سؤال فوق پاسخ دهید:
کار خوبی نکردی!
کار شما ناقص است!
کار غلطی انجام شده است!
کار بهتری میتوانستی انجام بدهی!
کار دقیقی نیست!
پیش نیاز برای رسیدن به پاسخ سؤال فوق
پیش نیاز هستی شناسانه
أ. قوانین و معادلات خلقت مسلط و حاکم بر امور است و خارج از محدوده آنها نمیتوان حرکت کرد.
ب. مجموعه سیستم خلقت، برترین حالت ممکن در خلق کردن است. (نظام خلقت نظام احسن است.)
الف + ب = حرکت بر اساس معادلات و قوانین خلقت منجر به تولید کارها میشود و رعایت کامل این معادلات منجر به تولید بهترین کار میشود.
پیش نیاز انسان شناسانه
أ. افعال انسان تجلی و نمود روح اوست. (فعل دائماً با فاعلش همسنخ است.)
ب. روح انسان دارای لایههای ذهن، احساس و عقل است.
الف + ب = افعال انسان تجلی ذهنیات، گرایشها و تصمیمات اوست.
از ترکیب این دو پیشنیاز بهدست میآید که یک کار درست و دقیق در صورتی به وجود میآید که:
- انسان در مرحله تشخیص ذهنی و علمی، سیستم موجود در خلقت را بهدست بیاورد، عناصر و اجزاء موثر را بشناسد و کمیت و کیفیت ارتباطات آنها را بداند. (قوانین و معادلات خلقت را در دست داشته باشد. چیزی که درس و استاد عهدهدار راهنمایی علمآموز برای کشف آنها هستند.)
- در مرحله گرایش و احساس، اهمیت کار برای انجام دهنده طوری ملموس شده باشد که برای انجام آن نیروهای خود را متمرکز کند.
- در مرحله تصمیم برای اجراء، به جای استفاده از روش آزمون و خطا و یا تقلید، از روش اجرای مستقل با توجّه به تجربیات گذشتگان استفاده کند. یعنی ابتدا کار را یک بار آزمایشی پیاده کند، نقاط ضعف آن را بررسی کند، سپس به نتایج کارها و فعالیتهای دیگران مراجعه کند و نتیجه کار خود را با کار آنها مقایسه کند، نقاط ضعف و قوت کارها را استخراج کند و با توجّه به آنها طرح مجدد کار را بریزد و انجام دهد.
وصیت امیرالمومنین به امام حسن مجتبی علیهماالسلام بیانی صریح در این جهت است:[۱]
فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَهْ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَه فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَینَا مِنْهُ أَی بُنَی إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَی مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَکَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ نَخِیلَهُ وَ تَوَخَّیتُ لَکَ جَمِیلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْکَ مَجْهُولَهُ…..اعْلَمْ یا بُنَی أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَی مِنْ وَصِیتِی تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ عَلَیکَ وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَیهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیتِکَ فَإِنَّهُمْ لَمْ یدَعُوا أَنْ نَظَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ کَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ وَ فَکَّرُوا کَمَا أَنْتَ مُفَکِّرٌ ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذَلِکَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاکِ عَمَّا لَمْ یکَلَّفُوا فَإِنْ أَبَتْ نَفْسُکَ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِکَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ کَمَا عَلِمُوا فَلْیکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ.[۲]
«من، قبل از اینکه انعطاف روحیات را از دست بدهی و فکرت به امور دنیا مشغول شود، به تعلیم و تربیت تو پرداختم تا بتوانی تصمیم جدی بگیری که با چیزهایی که صاحبان تجربه آنها را آزمودهاند و اهمیت آنها را بهدست آوردهاند و نتایج توجّه یا بیتوجّهی به آنها را بهدست آوردهاند، به درستی روبرو شوی. در این صورت دیگر نیاز نداری دوباره خودت اینها را امتحان کنی و با آزمون و خطا پی به اهمیت آنها ببری. حاصل تجربیات ما به تو رسید و بسیاری از چیزهایی که در ابتدا برای ما روشن نبود، برای تو روشن و واضح گردید.
پسر عزیزم! من گرچه عمری به بلندای تاریخ نداشتم امّا تمام رفتارها و گفتارها و نتایج زندگی آنها را طوری بررسی کردم که انگار جزء آنها شدم و با آنها از اول تا آخر عمرشان زندگی کردهام. بدین ترتیب من تمام نکات خوب و مفید زندگی آنها را بهدست آوردم و نقاط ضعف و بحرانی را شناختم و عصاره آنها را برای تو آماده کردم و زیباترین تجربهها را برایت انتخاب کردم و نقاط کور و مبهم آنها را کنار گذاشتم.
پسر عزیزم بدان که آنچه دوست دارم از وصیت من همیشه آویزه گوش داشته باشی سه چیز است :
- تقوی
- تمرکز بر آنچه خداوند برای تو وظیفه تعیین کرده است.
- استفاده از راه و روشی که خاندان وحی طبق آن عمل کردند.
گذشتگان صالح تو همانند اهمیتی که تو برای زندگی خود قائلی، برای زندگیشان اهمیت قائل بودند و برای رشد آن فکر میکردند. نتیجه مراقبتها و تجربههای آنها این شد که: آنچه صحت آن شفّاف و روشن بود را اساس زندگی قرار دادند و آنچه را که از طرف خدا وظیفه پیگیری آن را نداشتند کنار گذاشتند. اگر نمیتوانی نتایج تجربیات آنها را بپذیری و میخواهی خودت تجربه کنی باید با چشم باز و کسب آگاهی کافی اقدام کنی نه اینکه بر اساس احتمالات و گرایشها نفسانی حرکت کنی.»
آثار آموزشی این گونه نگرش به عمل و رفتار را در ادامه مباحث پیگیری کنید.
[۱]. دستورالعملهایی را که حضرت برای یک عملکرد صحیح در زندگی ارائه نمودهاند استخراج کنید و با سطوح مهارتی و عملی مقایسه نمایید.
[۲]. نهجالبلاغه ص ۳۹۱ (نامه ۳۱)